گفتگو بین فرهاد وجلال بجای حساسی رسید جلال چنان با منطق واستدلال و با سند حرف میزد که فرهاد خیال کرد جلال قبلاً بهائی بود که اینطور کامل وجامع به کتابها وسخنان رهبران ما آشناست اما با مدارکی... ادامه متن
فردا صبح، راهی دانشگاه شدم تا پروژه ای را که آماده کرده بودم به استاد تحویل دهم. بعد از انجام این کار به طرف سالن غذاخوری دانشگاه راه افتادم تا بلکه با یکی از دوستانم دیداری تازه کنم و کمی ه... ادامه متن
مبلغین بهائی طبق دستور تشکیلات با روشهای مختلف در مکان هائی نظیر محیط کار، مدرسه، دانشگاه، اتوبوس و مترو دست به تبلیغ می زنند. آنان بیشتر با کسانی که از نظر اعتقادات دینی ضعیف هستند ارتباط م... ادامه متن